- میانگین رای 343,388 نفر
- ژانر
- سال انتشار
- محصول
- زبان
- مدت زمان137 دقیقه
پسر نوجوانی پدر خود را که وابستگی شدیدی به وی داشت را از دست می دهد، حال دایی این نوجوان قصد دارد از وی مراقبت کند...
پسر نوجوانی پدر خود را که وابستگی شدیدی به وی داشت را از دست می دهد، حال دایی این نوجوان قصد دارد از وی مراقبت کند...
ملیکه برای این که خانوادهاش رو متقاعد کند که میتواند تنهایی در استانبول با حفظ ناموسش کار کند، مجبور به گفتن دروغهای کوچکی! میشود. خانوادهاش که در آلمان زندگی میکنند فکر میکنند ملیکه یک خبرنگار ممتاز است که در یک زندگی محشر زندگی میکند و به زودی با نامزد دکترش ازدواج خواهد کرد…
وقتی لاله که حدودا بیست سالشه و داره ازدواج میکنه میفهمه که شوهر آینده اش داره بهش خیانت میکنه , هم از عشق و هم از ازدواج متنفر میشه…ولی مادرش با سماجت میخواد که دخترش دکتر اونور رو ملاقات کنه…وقتی که میفهمه کسی که پیشش رفته دکتر اونور نیست این قضایای پیچیده نتیجه های جالبی رو به همراه دارد
داستان جوانانی از موقعیت های اجتماعی متفاوت است که هیچ کدام از جایگاهی که در آن قرار دارند، خوشحال و راضی نیستند. حکایت حول محور رابطه 4 جوان می چرخد. جانسو از خانواده ای بسیار ثروتمند و مرفه است که به دلیل فشارهایی که از طرف مادرش …
زمان کوچ، داستان زندگی مادری را نقل میکند که بچههایش را از ظلمی فراری داده و ناخواسته وارد جهنم میکند. بچههای این مادر جلوی چشمانش از بین میروند و او برای مراقبت از آنها دست و پا میزند…
کمال ایپکچی یه کارمند معروفه که در استانبول با همسرش سوزان،بچه های عزیزش مرت و چیچک زندگی میکنه که با اتفاقی که سر پسرش مرت میاد معلوم میشه یه خانواده ی دیگه تو آدانا داره… عشق جوونیش نیلگون و بچه های دوقلوش قدیر و حسرت دور از چشم در آدانا زندگی میکردن و کمال زندگی دونفره ی اجباری رو سپری میکرد ولی با روشن شدن حقایق کمال برا تصاحب به عشق نصفه مونده و بچه هاش خواهد جنگید…
سریال پاتریکس به این ترتیب آغاز می شود: جسور کاراحسن اوغلی جوانی است که نام فامیل خود را به علمداراوغلی تغییر داده است. او به دلیل گرفتن انتقام پدرش با نقشه های قبلی به دهکده کورلوداء نقل مکان می کند و در بدو ورود با اسبی که به همراه سوارکارش کنترل…
سریال هسل داستانی بسیار تاثیرگذار دارد و احساس مقدس مادرانه را به تصویر می کشد. حکایت دختر کوچکی که در خانواده اش مشکلات زیادی دارد و از طرف مادرش دچار کمبود عاطفی است. او در این زندگی سخت، صاحب شخصیتی بسیار محکم و قوی شده و به صورت اتفاقی با معلمی که به صورت موقت به مدرسه او آمده بود،
حیات یک دختر روستایی با پدر و مادر سختگیر است. او با رئیسش مورات در رابطه عاشقانه نفرت است. حیات پر از رازهایی است که می تواند شغل و رابطه او را خراب کند.